مجله فیلم

مجله فیلم

مجله فیلم

مجله فیلم

نقد فیلم تنگه ابوقریب

فیلم «تنگه ابوقریب» یکی از فیلم‌های بخش مسابقه سی و ششمین جشنواره فیلم فجر و هفتمین فیلم بلند سینمایی بهرام توکلی است. در ادامه با نقد فیلم همراه زومجی باشید.  

فیلم تنگه ابوقریب جدید‌ترین ساخته بهرام توکلی و یکی از فیلم‌های حاضر در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر است. فیلم‌های بهرام توکلی درباره آدم‌های تنها هستند. این تنهایی به معنی در میان جمع نبودن نیست بلکه اغلب شخصیت‌ها ارتباط خوبی با اطرافیان‌شان نمی‌توانند برقرار کنند و از هم جدا ‌افتاده‌اند. نمود این جدا افتادگی در فیلم «آسمان زرد کم عمق» در یک خانه ویلایی بزرگ و تقریباً متروکه خودش را نشان می‌داد و در «اینجا بدون من» در رنجی که شخصیت‌ها از بی‌فایده بودن حضورشان می‌بردند. در «تنگه ابوقریب» این تنهایی نه به یک فرد که به مجموعه‌ای از افراد حاضر در فیلم نسبت داده شده است. نقطه‌ای که فیلم‌ساز تصمیم گرفته برای تعریف‌ روایت‌اش انتخاب کند و نوع زاویه دید محدود فیلم به شخصیت‌های گیرافتاده‌اش نکته قابل ستایش فیلم «تنگه ابوقریب» است.

از نظر فنی این فیلم ایرانی درخشان و متحیر‌کننده است. دوربین خضوعی ابیانه درست مثل یک چشم با ظرافت زیادی به دنبال سوژه‌ها حرکت می‌کند و با جسارت زیادی، به بهانه جلوه‌های ویژه سراغ فرم پلان‌های کوتاه و استفاده از تدوین نمی‌رود و در عوضش با استفاده از برداشت‌های طولانی واقعیت و باورپذیری را به مخاطب هدیه می‌دهد. امیرحسین قاسمی به عنوان صداگذار و رشید دانشمند به عنوان صدابردار هم کارشان را به خوبی انجام داده‌اند. همه این عوامل فنی در خدمت کارگردانی درست و حساب شده بهرام توکلی است. دیگر بحث تسلط بر تکنیک و درست بودن فرم فیلم مطرح نیست، بلکه کارگردان صاحب نگاه شخصی و پخته برای نگریستن به اتفاقات است و این ارزش زیادی در برهوت سینمای ایران دارد.

 

«تنگه ابوقریب» با یک برداشت بلند آغاز می‌شود. دوربین از کنار یک سد، حرکت طولانی خودش را شروع می‌کند و به مرور وارد دیالوگ دو نفره شخصیت خلیل (با بازی حمیدرضا آذرنگ) و عزیز (با بازی علی سلیمانی) می‌شویم. اما این گفتگو از منظر دو برادر فیلم یعنی مجید (با بازی جواد عزتی) و حسن (با بازی امیر جدیدی) شنیده می‌شود. فیلم‌ساز در همین پلان ابتدایی فیلم به ما نشان می‌دهد که چقدر حساب شده زاویه دید درستی در روایت فیلمش دارد. می‌داند هر سکانس را از نقطه دید چه کسی روایت کند. چه موقع از برداشت بلند استفاده کند و چه موقع سراغ گفتگوی دونفره یا چند نفره برود. در همان سکانس اول می‌توان وسواس فیلم‌ساز را در شکل نشستن و حرف زدن سوژه‌ها دید. همه‌ی این‌ها، ظرافت‌های اجرایی اثر است که بسیار هم دیدنی و دلچسب آغاز می‌شود و مخاطب را به تماشای ادامه‌ی فیلم ترغیب می‌کند.

نکته‌ای که روح و عصاره‌ی فیلم بهرام توکلی است در پایان سکانس ابتدایی فیلم جایی که نمای آخر روی یک میز چهار نفره به پایان می‌رسد خودش را نشان می‌دهد. فیلم راجع به خاطرات و اثر انسان‌ها بر جهان و بر ذهن دیگران است. چیزهای کوچکی مثل آب‌هویج نصفه‌ی حسن روی میز می‌تواند در یک موقعیت پیچیده جنگی ما را به جهان آرام ابتدای فیلم پرت کنند و این پرت شدن همواره با حسرت خوردن برای گذشته است. فیلم‌ساز از  تغییر چینش میز چهار نفره به واسطه حضور این چهار نفر تصویری ثبت می‌کند و عنوان فیلم را روی همین تصویر به مخاطب نشان می‌دهد. چون این دقیقاً همان کاری است که در کل اثرش کرده است. فیلمی ثبت کرده که از فراموشی یک حادثه و مردان دلیرش (که در روایت انتهایی گفته می‌شود حکایت‌شان در کشاکش روزهای پایانی جنگ ایران و عراق گم شد) جلوگیری کند.

 

نقد فیلم Passengers - مسافران

 فیلم علمی‌-تخیلی Passengers با بازی کریس پرت و جنیفر لارنس چیزی بیشتر از هدر رفتن یک فرصت عالی نیست. همراه بررسی زومجی باشید.

نقد فیلم سلام بمبئی

فیلم «سلام بمبئی» محصول مشترک ایران و هند به تازگی اکران خود را شروع کرده و می‌تواند پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران شود.

 فروش یک فیلم در سینمای ایران به عوامل مختلفی نظیر وضعیت اکران، تعداد سینماها، زمان اکران، بازیگران فیلم، در پاره‌ای از اوقات نام کارگردان و مهمتر از همه حواشی فیلم وابسته است. سال ۹۵ یکی از عجیب‌ترین و امیدوارکننده‌ترین سال‌های سینمای ایران از لحاظ اقتصادی به حساب می‌آید. به احتمال زیاد سلام بمبئی برای سومین بار در این سال رکورد فروش تاریخ سینمای ایران را جابجا کند و این اتفاق برای سینمای کم فروغ ایران شگفت‌انگیز است.

سلام بمبئی یک فیلم عشقی است که برخی از مؤلفه‌های این ژانر را در ساختار خود گنجانده است. الگوی عشق پسر فقیر به دختر ثروتمند تاریخچه‌ای طولانی در سینمای هند و همین سینمای خودمان دارد. هوشنگ کاووسی منتقد باسابقه سینمای پیش از انقلاب برای مجموعه‌ای از فیلم‌ها با ساختار و ویژگی‌های مشترک همچون داستان‌پردازی عجولانه، قهرمان‌سازی‌های بی‌منطق، رقص و آواز کاباره‌ای بدون ارتباط با داستان، نبود روابط علی و معلولی، عشق‌های غیر واقعی، حادثه‌پردازی و... که در سینمای ایران تکرار می‌شدند نام فیلمفارسی را انتخاب کرد. این فیلم‌ها عموماً با گرته برداری از سینمای هالیوود و هند ساخته می‌شدند. در روایت داستانی این فیلم‌ها معمولاً استفاده از چرخش‌های داستانی محیرالعقول و سؤتفاهم‌های اغراق‌آمیز و طنز سطحی و ساده‌لوحانه وجود داشت و عنصر تعلیق و اضطرابشان بیشتر به کمدی ناخواسته نزدیک می‌شد. شخصیت‌های این فیلم‌های معمولاً از تیپ‌های آشنای اجتماعی بودند و دم‌دستی تر از آن بودند که به عنوان یک انسان با هویت فردی شناخته شوند. بازیگران در این‌گونه فیلم‌ها حتی اگر فقیر بودند لباس‌های گران می‌پوشیدند و معمولاً در داستان‌های عشقی به خاطر معشوق کتک می‌خوردند. فیلمفارسی در طول سال‌های پس از انقلاب به شکل‌های مختلفی دوباره به جریان سینمای ایران بازگشته و در مواقعی، که کم هم نبوده‌، با استقبال مخاطبان مواجه شده است. در این مطلب به بررسی ویژگی‌های سلام بمبئی و وجه تشابه‌اش به فیلمفارسی و همچنین علت فروش خوب این فیلم خواهیم پرداخت.  

 

در چند سال اخیر برخی تهیه‌کنندگان الگوی تازه‌ای برای جذب مخاطب و دور زدن سانسور پیدا کرده‌اند: فیلمسازی در کشوری دیگر. «من سالوادور نیستم» که تا پیش از اکران فروشنده پرفروش‌ترین فیلم بود برای رفع مسئله حجاب و ایجاد جذابیت جنسی به برزیل رفت، کاری که سلام بمبئی در هندوستان و با بازیگران هندی انجام داده است. در حال حاضر وزارت ارشاد اجازه می‌دهد که اینگونه فیلم‌ها بدون مشکل سانسور اکران شوند و مردم هم گذشتن از خط قرمز‌ها را دوست دارند. بی‌شک در کنار این مسئله یکی از مهمترین دلایل فروش بالای سلام بمبئی حضور محمدرضا گلزار در فیلم است. همانطور که حضور رضا عطاران فروش سالوادور را تضمین می‌کرد. در ادامه به بررسی فیلمنامه سلام بمبئی (اگر فیلمنامه منسجمی وجود داشته باشد) پرداخته می‌شود.


نقد فیلم لاتاری

لاتاری سومین فیلم داستانی محمدحسین مهدویان در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در بخش مسابقه حضور دارد. به بهانه این فیلم نگاهی به کارنامه این کارگردان و واقع‌گرایی فیلم‌هایش خواهیم انداخت.

نقد فیلم دارکوب

در اولین مطلب از سری مطالب نقد فیلم‌های جشنواره فیلم فجر، سراغ فیلم دارکوب به کارگردانی بهروز شعیبی رفته‌ایم. با زومجی همراه باشید.